صفحهی 1 از 11 گاهی در املای برخی از کلمهها به تردید میافتیم که لشکر صحیح است یا لشگر، انزجار یا انضجار، بنیانگزار یا بنیانگذار، محذور یا محظور و … هر چند در کتابهای لغت و برخی منابع ادبی دیگر م یتوان املای درست واژة موردنظر را یافت، اما این کار وقت گیر و پرپیچ و تاب است، از این رو، در این جا فهرستی از کلمههای متشابة پرکاربرد را گرد آوردهایم تا دست رسی به آنها آسان شود.
آبان/آبان
نام ماه هشتم سال شمسی است. املای هر دو صورت درست است ولی بهتراست به صورت«آبان» بنویسیم.
آج/عاج:
آج: واژه فارسی است به معنای«برجستگیها ی منظم سطح یک شیء مانند سطح سوهان»(آژ، آژده، آجیده، آجیدن و آجین از همین خانواده است).
عاج: کلمه عربی است به معنای«مادها ی ظریف و سخت به رنگ سفید شیری که بدنه اصلی دندانهای فیل و بعضی دیگر از جانوران را تشكیل میدهد».
آجل/عاجل
آجل: به معنای«آتی، بعد از این، آی نده» است.
عاجل: اسم فاعل از مصدر«عجله» و به معنای«فوری و ا کنونی» است.
آذر/آذار/آزر:
آذر: نام ماه نهم سال شمسی.
آذار: نام ماه ششم از تقویم رومی سریانی، مطابق ماه مارس از تقویم فرنگی.
در ادبیات فارسی«آذار» را ماه اول بهار به حساب می آورند و توسعاً معنای«بهار» را از آن افاده میکنند.
آزر: نام پدر حضرت ابراهیم(ع) است.
آزوقه/ آذوقه:
اصل این کلمه تركی است و املای آن در فرهنگها به دو صورت فوق آمده است اما صحیحتر آن است که به صورت«آزوقه» نوشته شود.
آیینه/ آینه:
هر دو صورت درست است؛«آینه» مخفف«آیینه» است، ولی بهتراست به صورت«آینه» نوشته شود.
ابزار/افزار:
این دو واژه همگوناند و در جمله، ارزش یکسان دارند و م یتوانند جانشین یکدیگ شوند.
اَتباع/ اِتباع/ اِتباع:
اتباع: (به فتح اول و سکون دوم)جمع«تَبَع» به معنای«پ یروان» است.
اتباع:(به کسر اوّل و سکون دوم) به معنای«پی ری کردن» است.
اِتّباع: (به کسر اول و تشدید و کسر دوم) نیز به معنای«پیروی کردن» است.
اَتلال/ اطلال:
اتلال: (به فتح اول و سکون دوم) جمع«تلّ» به معنای«پُشته» و«توده خاک و ریگ» است.
اَطلال:(به فتح اوّل و سکون دوم) جمع«طَلَل» به معنای«و یرانة بازمانده از خانة فروریخته» است.
اثاث/ اساس:
اثاث: لوازم خانه.
اساس: پی، بنیاد، پایه.
اثیر/ اسیر/ عصیر:
اسیر:کسی که در جنگ به دست دشمن گرفتار م یشود و توسّعاً یعنی«گرفتار، دربند»
اثیر: در معتقدات قدما«طبقهای از آسمان در جو زمین، متشکل از عنصری رقیق و بیوزن و آتشگون» است.
عصیر: عصاره و شیره هر چیز و اصطلاحاً به«ش یره انگور» یعنی«شراب» اطلاق میشود
اَحیا/ اِحیا:
اَحیا:(به فتح اول) جمع«حی» به معنا ی«زنده» است.
اِحیا:(به کسر اول) مصدر است به معنای«زنده کردن» و «آباد کردن».
اَخبار/اِخبار:
اَخبار:(به فتح اوّل) جمع«خبر» است.
اِخبار: (به کسر اول) مصدر و به معنای«خبر دادن» یا«آگاه کردن» است.
اَخوان/ اِخوان:
اَخوان:(به فتح اول و دوم) تثنیة«اخ» و به معنای دو برابر است.
اِخوان: (به کسر اوّل و سکون دوم) به معنا«برادران» است.
اذکیا/ازکیا(ذکی/زکی):
ذكی: (به فتح اوّل) به معنای«تیزهوش» و « ژرفنگر» است(جمع آن«اذكیا»).
زكی: (به فتح اوّل) یعنی«پاک» و «پاکدامن»(جمع آن«اِزكیا»)
|